۱۳۹۲ اردیبهشت ۱۰, سه‌شنبه

توقعات بیجای برخی از جمهوری خواهان از شاهزاده رضا پهلوی

اخیرا در برخی محافل سیاسی شنیده میشود که عده ای جمهوری خواه دائما تکرار میکنند که بهتر است شاهزاده رضا پهلوی عقاید خود و میلیونها ایرانی را نادیده بگیرد و خود را جمهوری خواه معرفی کند تا بدین ترتیب در فردای آزادی ایران با اکثریت قاطع رئیس جمهور ایران شود! گذشته از انگیزه ها و برنامه های این افراد ذکر چند نکته را در باره این گفته غیر منطقی و ضد ایرانی لازم میدانم:
1- شاهزاده رضا پهلوی به عنوان نماد ملی ایران محسوب میشود و هر گونه پست سیاسی به هیچ وجه در شان ایشان نیست.
2- همانگونه که خود شاهزاده بارها اعلام کرده است به هیچ وجه حاضر نیستند در قبال هیچ گونه پست و مقام سیاسی به ایران و دوستداران پادشاهی خیانت کنند.
3- منحرفین جمهوری خواه، رئیس جمهورهایی همچون موسوی بنیصدر و مریم رجوی را دارند و این دیگر مشکل طرفداران پادشاهی نیست که همه این رئیس جمهورها آدم کش خائن و دست بوس امام هستند! اگر دنبال رئیس جمهور خوب هستید بگردید و پیدا کنید لطفا از شاهزاده و طرفداران پادشاهی مایه نگذارید.

در هیمین مورد:

۱۳۹۲ اردیبهشت ۱, یکشنبه

پایان مفتضحانه اصلاحات در جمهوری اسلامی

در حالی که آخوند خاتمی هشت سال پیش به خیانت خود اعتراف کرد و با افتخار از هشت سال تدارکاتچی بودن در ج.ا گفت اما همچنان عده ای سعی داشتند، با خاتمی و تیم تدارکاتچی اصلاحات مردم را دوباره سر کار بگذارند و آزموده را دوباره بیازمایند، اما ظاهرا به این نکته توجه نداشتند که شخصیت ضعیف و گوش به فرمان خاتمی حتی توانایی این را ندارد که خود را نامزد انتخابات کند و ابتدا باید آقایش اجازه دهد تا ایشان بتواند در انتخابات شرکت کند و حتی اعلام نامزدی کند!
بدین ترتیب امروز خاتمی ضمن ابراز مجدد وفاداری نسبت به رهبر، انقلاب و نظام آخوندی با نهایت سرافکندگی اعلام کرد که به او اجازه شرکت در انتخابات داده نشده و ایشان در انتخابات شرکت نمیکند.
نکته قابل تامل و سوال برانگیز اینست که اصلاح طلبها که حتی اعلام نامزدیشان به اراده رهبری بستگی دارد، با فرض حتی پیروزی در انتصابات چگونه میخواهند اصلاحات مورد نظر را اعمال کنند و ایران را از تفکر آخوندی پاکسازی کنند؟! و چرا با وجود ناتوانی در انجام اصلاحات همچنان اصرار بر بازگشت به قدرت را دارند!
جواب این سوالات چیزی نیست جز اینکه نتیجه و هدف اصلاحات، شانزه سال بازی دادن مردم بود و نه چیز دیگر.

 مطالب مرتبط:
آخوندی که دستیابی به دموکراسی و آزادی را تا این لحظه 15 سال به عقب انداخته است
 

۱۳۹۲ فروردین ۲۹, پنجشنبه

چگونه نوع سیستم انتخاباتی یک کشور باعث تقویت دموکراسی در آن کشور میشود

سیستم انتخاباتی در کشورهای مختلف به دو نوع «اکثریتی» و «تناسبی» تقسیم میشوند، کشورهایی که سیستم انتخاباتیشان در قرن نوزدهم و یا قبل از آن نوشته شده دارای سیستم انتخاباتی اکثریتی هستند که سیستمی قدیمی محسوب میشود، کشورهای آمریکا انگلیس فرانسه و... از این سیستم انتخاباتی استفاده میکنند. از مهمترین ویژگیهای ترکیب سیاسی این کشورها وجود پارلمانی با دو و یا نهایتا سه حزب قدرتمند است.
در طرف مقابل سیستم تناسبی را داریم که بیشتر کشورهایی که بعد از جنگ جهانی دوم سیستمشان دچار تغییر و تحول اساسی شده است این سیستم انتخاباتی را انتخاب کرده اند، کشورهای آلمان ایتالیا سوئیس دانمارک هلند سوئد اسرائیل و... از جمله این کشورها هستند. از مهمترین ویژگیهای ترکیب سیاسی این کشورها وجود احزاب و تفکرات مختلف در پارلمان و در کل پویایی سطح فکری پارلمان است.
اما دلیل این تفاوت فاحش در نتیجه چیست و چگونه است که تنها تغییر در سیستم انتخاباتی این نتایج مختلف را به دمبال دارد
تفاوت میان این دو به دو مفهوم (عدالت) و (کارایی) بر میگردد به نحوی که سیستم های اکثریتی بر کارایی خود پارلمان اعتقاد دارند، و در مقابل سیستم تناسبی با تاکید بر مفهوم عدالت به دنبال ایجاد پارلمانی است که در آن تمام اقشار و احزاب جامعه در آن حاظر باشند و هر حزب و گروهی به تناسب طرفدارانش و قدرتش دارای نماینده باشد.
در سیستم اکثریتی احزاب کوچک و نوپا قادر به ابراز وجود نیستند و به  راحتی حذف شده و در بلند مدت میدان برای دو و یا سه حزب اصلی خالی میشود، اما در سیستم تناسبی امکان رشد همه نوع احزاب و تفکرات وجود دارد. تفاوت دیگر این دو سیستم در تعریفی است که از مفهوم (نمایندگی) دارند به طوری که در سیستم اکثریتی تاکید بر پاسخگو بودن نمایندگان به عنوان نماینده و سخنگوی اکثریت حوزه انتخاباتی آن نماینده است. ولی در سیستم تناسبی منظور از نمایندگی عصاره ی کوچکی از کل کشور است. 
برای آشنایی بیشتر با با این دو نوع سیستم انتخاباتی نوشته «انواع سیستمهای انتخاباتی» را مطالعه کنید.

در همین رابطه: 

۱۳۹۲ فروردین ۲۲, پنجشنبه

انواع سیستمهای انتخاباتی

به طور کلی هیچ نظریه ی مشخصی در مورد اینکه کشورها چگونه سیستم انتخاباتی خود را گزینش کنند وجود ندارد اما روش ها و معیارهای گوناگونی در گزینش یک سیستم انتخاباتی دخالت دارد از عوامل سیاسی، اقتصادی و فرهنگی گرفته تا وسعت، قلمرو حاکمیت، سطح توسعه و سطح دموکراسی یک کشور. به عنوان مثال یک پژوهشگر در یک تحقیق بیان میکند که برای انتخاب یک سیستم انتخاباتی 4 روش وجود دارد:
الف) از طریق میراث استعمار ب) طراحی آگاهانه ج) تحمیل خارجی د) به صورت تصادفی
در تحقیق دیگری عوامل دیگری مثل: حوادث تاریخی، تاثیرات خارجی، عوامل موقعیتی، و براوردهای مبتنی بر منافع در انتخابات نوع خاصی از سیستم انتخاباتی موثر دانسته شده.
در این مورد به ذکر یک مثال از یک تحلیل در دهه ی اخیر بسنده میکنیم، نگارنده در این تحقیق سابقه استعماری انگلستان را یکی از مهمترین عوامل در ایجاد سیستم های انتخاباتی گوناگون در بسیاری از کشورها میداند به طوری که بیان میدارد اگر نفوذ انگلستان وجود نداشت تنها 36 کشور به جای نزدیک به 60 کشور سیستم انتخاباتی اکثریت نسبی را انتخاب می کردند.
از طرفی بیشتر کشورهایی که در 70 سال گذشته سیستم انتخاباتی خود را اصلاح کرده اند سیستم تناسبی را انتخاب کرده اند.
با عنایت به آنچه گذشت اکنون به معرفی اجمالی انواع سیستم های انتخاباتی می پردازیم.

1- سیستم اکثریت 
سیستمی که در آن برای انتخاب یک نامزد وی باید حداقل 50% آرا را کسب کند. به طور کلی این سیستم دارای دو صورت است:
الف) سیستم اکثریت نسبی: قدیمی ترین شیوه انتخابات در اروپا که خواستگاه اصلی آن انگلستان بود. در این صورت نامزدی که نسبت به دیگران آرا بیشتری بدست بیاورد برنده است. مبنای این سیستم قاعده ی معروف (هرکس رای بیشتری بیاورد برنده است) میباشد. این سیستم تنها یک مرحله دارد که در آن تکلیف انتخابات مشخص می شود و باید ذکر کرد که تنها در حوزه های تک کرسی قابل اعمال است.
یکی از مشکلات این سیستم این است که ممکن است در تقسیم جغرافیای حوزه ها عدالت رعایت نشود و یک نامزد می تواند با حداقل رای نماینده همه شود. البته در انگلستان که مبدع اصلی این سیستم است در گذشت تقسیم بندی حوزه ها طبقاتی بود و هر طبقه اجتماعی نماینده ی خود را داشت و این مشکل به وجود نمی آمد اما در تقسیمات جغرافیایی امروز با این مشکل مواجه هستیم. مثلا در انگلستان به تعداد کرسی های پارلمان حوزه وجود دارد و گاهی ممکن است کسی در یک حوزه 20% رای بیاورد و رای او نسبت به بقیه بیشتر باشد و برنده شود، اینجا تکلیف آن 80% که به او رای نداده اند نیز بدست این نامزد می افتد. انتخابات شوراها در ایران نیز مثالی برای این فرمول است. نهایتا اینکه در این نوع سیستم پراکندگی جغرافیایی طرفداران یک حزب ممکن است به ضرر آن حزب تمام شود و یک امکان دارد یک حزب با آرا کمتری در کل کشور نسبت به حزب دیگری صاحب کرسی های بیشتری شود و این سیستم میتواند اقلیت را حاکم بر اکثریت کند.
ب) سیستم اکثریت مطلق: در این سیستم شرط پیروزی کسب ( نصف+1) کل ارا اخذ شده می باشد. این فرمول ایراد وارد بر سیستم اکثریت نسبی را برطرف میکند و نماینده از مشروعیت کافی برای احراز این سمت برخوردار میگردد. در اینجا با این مشکل روبرو هستیم که اگر کسی در دور اول اکثریت مطلق آرا را بدست نیاورد تکلیف چیست؟ برای رهیافت از این مشکل چند روش وجود دارد:
1- تکرار انتخابات تا رسیدن به اکثریت مطلق
2- انتخابات دو مرحله ای - رقابت بین دو نامزد اول در دور دوم
- محدود کردن نامزدهای دور دوم و اعمال اکثریت نسبی
- رای جایگزین (سیستم رای بدیل)
این سیستم هرچند خیلی عادلانه نیست اما موجب تشکیل سیستم های با ثبات میشود. اما در مقابل نا عادلانه بودن و حذف نا عادلانه ی اقلیتها و در نتیجه تشدید منطقه گرایی و غافل شدن نمایندگان از مسائل مهم و اساسی ملی، از مهمترین معایب این دسته از سیستم های انتخاباتی است.
2- سیستم تناسبی
مطرح شدن این فرمول در اواخر قرن 19 با مخالفت شدید محافظه کاران، جناح های انقلابی تندرو، و از همه مهمتر زمامداران و طبقه ی حاکم روبرو شد زیرا این سیستم را عامل بی ثباتی و فرقه گرایی در کشور می پنداشتند ولی عادلانه بودن آن بیشتر مورد توجه واقع شد. در این سیستم هر یک از احزاب می توانند به تناسب آرا ای که کسب کرده اند صاحب کرسی های نمایندگی شوند. این سیستم به صورت یک مرحله ای است و در آن حوزه های انتخاباتی باید به اندازه ی کافی وسیع و پرجمعیت باشند تا در هر حوزه چندین کرسی به رقابت گذاشته شود. 
در این سیستم انتخاب تعداد کرسی ها و نمایندگان روش های گوناگون دارد:
الف) روش ضریب انتخاباتی: روش محاسبه آرا در این سیستم به این صورت است که برای بدست آوردن آرا هر حوزه ابتدا خارج قسمت انتخاباتی هر حوزه مشخص میشود و احزاب به اندازه ی ضریب این خارج قسمت دارای کرسی خواهند شد. مثلا اگر در یک حوزه 3 کرسی باشد و 3000 نفر در انتخابات آن حوزه شرکت کنند ، خارج قسمت انتخاباتی در تقسیم 3000 بر 3 میشود 1000، حال اگر حزبی 2000 رای آورده باشد 2 کرسی به او میرسد. در این سیستم همواره مشکل (آرا مازاد) وجود دارد. مثلا اگر در مثال بالا حزبی 2300 رای داشت تکلیف آن 300 رای اضافی چه میشود؟ برای حل این مشکل روش های متعددی است که در ادامه به ذکر آنها می پردازیم.
1- سیستم ساده که در آن هر حزبی تعداد آرا اضافی اش نسبت به آن تناسب بیشتر بود نماینده اضافه را به ان میدادند.
2- سیستم کامل یا کلی که در آن آرا اضافه را در سرتاسر کشور جمع می کنیم. مثلا حزب اول در کل کشور 3 میلیون رای اضافه آورده و حزب دوم 2 میلیون و 5 کرسی هم اضافه داریم حال مشکل اینجاست این کرسی ها را ب کدام حوزه اختصاص دهیم.
ب) معیار واحد: در این شیوه به جای شمارش آرا و تقسیم بر کرسی ها از همان اول مشخص میکنیم که مثلا برای هر 100 نفر یک کرسی وجود دارد. این شیوه 2 ویژیگی دارد، اول اینکه برای سراسر کشور یکسان است و دوم اینکه از قبل برای هر حوزه مشخص است که به جای هر چند نفر چند نماینده تعلق می گیرد.
ج) ضریب ملی: این سیستم در جاهایی است که کل کشور یک حوزه ی انتخاباتی است. در این روش کل آرا ماخوذه را تقسیم بر کل کرسی ها می کنیم (هر دو در سطح کل کشور). مشکل این روش آنجاست که استخراج ضریب بعد از پایان کامل انتخابات و شمارش تمام آرا در سراسر کشور بدست می آید که باعث طولانی شدن جریان انتخابات و بروز مشکلات میشود.
د) معیار جغرافیایی: در این سیستم بر اساس معیارهای جغرافیایی مثلا برای هر ایالت 2 نماینده بدو ن در نظر گرفتن ضریب و جمعیت و... در این سیستم ممکن است مناطق عرفی جغرافیایی در نظر نباشد بلکه مناطق انتخاباتی ویژه ایجاد کنند مثلا چند شهر یک منطقه را تشکیل میدهند مثل انتخابات خبرگان در ایران که در سطح استان ها برگزار میشود.
* سیستم تلفیقی
این سیستم را با نام های دیگری همچون (سیستم دو رای)، (سیستم اضافی) و (سیستم آلمانی) می شناسند و در واقع ترکیبی است از مزایای موجود در دو سیستم اکثریتی و سیستم تناسبی.
در این سیستم تلاش میشود از جهتی تناسب میان آرا و کرسی ها رعایت شود و از طرفی دولت های پایدار و با ثبات به وجود آیند. این سیستم از سوی کشورهای بسیاری مورد قبول واقع گردید ولی الگوی اصلی این سیستم انتخاباتی کشور آلمان است
بارز ترین خصوصیت این سیستم این است که در آن رای دهندگان دو بار رای میدهند، یکبار به نامزدهای مورد نظر خود درحوزه کوچک انتخاباتی و در مرحله دوم به فهرستس در حوزه های بزرگتر
برای توضیح بهتر این سیستم کشور آلمان را به عنوان نمونه بررسی میکنیم.
سیستم تلفیقی به صورت دو رایی از سال 1953 در آلمان به تصویب رسید. طبق قانون جدید 50% از کرسی های مجلس به نامزدهای احزاب سیاسی و 50% دیگر به نامزدهای حوزه ها تعلق میگیرد و رای دهندگان در هر انتخابات دو رای به صندوق میریزند. شایان ذکر است که تقسیم کرسی ها در میان فهرست احزاب در مرحله ی اول به شیوه ی تناسبی صورت میگیرد و رای دوم در حوزه های کوچک تک کرسی و انتخاب تنها یک نامزد از طریق سیستم اکثریت نسبی است.
احزاب برای بدست اوردن کرسی ها باید 5% آرا یا سه کرسی حوزه ی انتخابیه را بدست آورند وگرنه فاقد کرسی نمایندگی خواهند بود
منبع:

مطالب مرتبط: