خانم دکتر هما ناطق، استاد و پژوهشگر برجسته ی ایرانی در مطلبی که در
کیهان لندن، هفتم اسفندماه 1381 به چاپ رسید، در مورد روشنفکرانی که هنوز از
انقلاب و شرکت خود در آن دفاع میکنند نوشت: «روشنفکرانی که پس از ۲۳ سال [تا زمان
نوشتن مقاله] هنوز برای آن انقلاب «شکوهمند» آن راهپیماییها و آن عربده کشیها
سینه میزنند و خوشند به این که، تاجداران را برافکندیم و دستاربندان را بر
جایشان نشاندیم. چه خوش گفت شادروان غلامحسین صادقی که از برکت آن انقلاب: «عقل
مردم مدور و ایران برکه ای گشت و کرم پرور شد.
وی [خانم دکتر هما ناطق] آن گاه از خود برای شرکت در انقلاب ۵۷ انتقاد
کرده و چنین مینویسد: «پرونده ی بنده چه بسا نابخشودنیتر از دیگران باشد؛ چرا که
در انقلاب، هم مدرس بودم و هم محقق»!
بدا که شور چنان برم داشت که اندوخته ها و دانسته ها
را به زباله دانی ریختم و در هماهنگی با جهل جماعت به خیابانها سرازیر شدم.
ادیبانه تر بگویم: «گه زدم و به قول صادق هدایت اکنون آن گه را قاشق قاشق میخورم
و پشیمان از خیانت به ایران، گوشه ای خزیده ام تا چه پیش آید.»
وی در پایان افزود: «قرنها پیش از این «طالب آملی» گفته بود: «پای ما کج،
راهبر کج، قصد کج، گفتار کج!»
سرگشته
و شوريدة كار خويشيم صياد نهايم، هم شكار خويشيم
مطالب مرتبط:
چه فایده ایران ویران شد و هزینه این اشتباه خیلی گران تمام شد :( اعتراف به اشتباه اگر چه شهامت و جسارت و شرافت میطلبد ولی کسب تجربه با چه قیمتی؟!به هر حال کاش شهامت اعتراف به اشتباه در وجود نحس کسانی مثل بنی سطل هم بود گرچه به باور من فرخ نگهدارها و بنی صدرها سلمان فارسیهای قرن حاضرند که آگاهانه به ایران خیانت کردند و سرنوشتی جز مرگ در غربت یا محاکمه در دادگاه مردمی نخواهند داشت.
پاسخحذفhttp://irannewsfarda.blogspot.se/
پاسخحذفمرگ بر جمهوری اسلامی و آزادی بی قید و شرط همه زندانیان سیاسی
اي داد بيداد.جواب مب نسل سوخته را چه كسي مي دهد.براي شاه همين قضاوت تاريخ كافي است و براي ملت ايرا ن همين نكبتي كه 4 دهه است در آن دست وپا مي زنند
پاسخحذف