۱۳۹۱ اسفند ۱۶, چهارشنبه

افغانستان پادشاهی در دهه شصت، و سیاست اسلامی کردن خاورمیانه توسط آمریکا و انگلیس

افغانستان پادشاهی در دهه شصت میلادی به سرعت در حال پیشرفت و گذار به سمت مدرنیسم بود اما با سیاست ضد کمونستی آمریکا و انگلیس (موسوم به کمربند سبز) که برای کشورهای خاورمیانه و خصوصا همسایه های شوروی تدارک دیده شده بود افغانستان با سرعتی باور نکردنی به قهقرای واپسگرایی سقوط کرد، بر اساس این سیاست برای مقابله اصولی با کمونیست کشورهای منطقه باید اسلامی میشدند، در ابتدا انگلیسیها به کثیفترین شکل ممکن پاکستان را از هند جدا کردند و اولین حکومت اسلامی جهان را پایه گذاری کردند سپس از آنجا که انگلیسیها حکومت پادشاهی را تنها برای کشور خود میخواهند، افغانستان و ایران پادشاههی را هدف قرار داده و با همکاری نزدیک آمریکا این دو کشور را هم اسلامی کردند، اما وقتی نوبت به ترکیه رسید ارتش ترکیه با هوشیاری، متوجه قضیه شد و با کودتایی خونین تمامی اسلامگرایان را قلع قمع کرد تا خطر سقوط ترکیه به قهقرای تاریخ رفع شود.
پس از شکست اسلامی کردن ترکیه و روی کار آمدن دولتهای جمهوری خواه در آمریکا، پرژه اسلامی کردن خاورمیانه متوقف شد تا اینکه در چند سال گذشته بعد از روی کار آمدن اوبامای دموکرات و خم و راست شدنهای ایشان برای مسلمانها و اسلامگرایان متاسفانه این سیاست دوباره از سر گرفته شده است و تا این لحظه کشورهای مصر و تونس در دوران اوباما اسلامی شده اند (هر چند این بار آمریکا و انگلیس اسلام میانه رو را ترجیح میدهند). 
متاسفانه باید گفت حزب دموکرات در آمریکا همچنان از کمونیست وحشت دارد و برای مقابله با آن کم هزینه ترین راهها را برای آمریکا، که فاجعه بار ترینها برای کشورهای منطقه بوده در پیش گرفته است، فاجعه اسلامی شدن کشورهای منطقه باعث عقب افتادگی فرهنگی اجتماعی سیاسی کشورهای منطقه شده عقب افتادگی هایی که جبرانشان دهها سال زمان میبرد.

تصاویری از افغانستان دهه شصت (بی بی سی فارسی که خود را رسانه ای بی طرف و متعلق به همه فارسی زبانان میداند هیچ گاه اسمی از دوران شکوهمند پادشاهی در ایران و خصوصا افغانستان نمیاورد تا مردم این دو کشور برای همیشه هویت اصلی خود را که تنها راه پیشرفتشان است فراموش کنند شوربختانه این سیاست در مورد افغانستان بسیار موفق بوده اما در ایران مردم روز بروز به هویت اصلی خود علاقمندتر میشوند و سیاست کثیف بیبیسی برای مردم آشکارتر میشود).

و اما چند تصویر ناراحت کننده از افغانستان 2012

۸ نظر:

  1. این نظر توسط یک سرپرست وبلاگ حذف شد.

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. ".......سپس از آنجا که انگلیسیها حکومت پادشاهی را تنها برای کشور خود میخواهند......."

      جدا این جمله اوج خنده بود. واقعا انگلستان چه "نعمتی" را از ما گرفت؟!!! شیخ ادعا میکنه که انگلستان اسلام را از ما گرفت و شاه ادعا میکنه که انگلستان ملت ایران را از "نعمت" یک گردن کلفت و اوباش و خونریز به اسم پادشاه به همراه مشتی درباری دور بادمجان دور قاب چین و مفتخور "محروم" کرده!!!!! واقعا باید برای چنین مصیبتی چقدر زار بزنیم که از چنین "نعمتی"!!!!! محروم شدیم!!!!؟؟؟؟ خدا به ملت ایران صبر جمیل عنایت کند!!!! ........لول........
      فقط معلوم نیست که انگلستان چطور ما را از نعمت پادشاهی محروم کرد؟ با حمایت و همراهی با کودتای ٢٨ مرداد و استقرار دوباره محمد رضا شاه پهلوی؟ یا با برقراری کودتای سوم اسفند ١٢٩٩ توسط پدرش؟ یا با اعلام حمایت بی قید و شرط دیوید اون وزیر امور خارجه وقت انگلستان از محمد رضا شاه!؟ ......لول.......

      حذف
    2. خوشبختانه الان دیگه نه بادمجان دور قابچین هست نه دیکتاتور، مجلس و قضا هم کاملا مستقل. اوضاع سیاسی و اقتصادی هم که به مراتب بهتر از گذشته، از تعدد احزاب سیاسی مردم نمیدونند چکار کنند! چماق به دست و اوباش هم نداریم، همه تحصیل کرده، اکثر مسولین حداقل زبان انگلیسی رو خوب صحبت میکنند. روابط بین الملل، صنعت توریسم و دیگر صنایع هم که عالی! آزادی بیان و مطبوعات هم از قبل خیلی بیشتره... کافر همه را به کیش خود پندارد، شما کیو خر فرض کردی!!!؟؟؟ اسم شاه شده ولایت مطلقه فقیه، بقیه هم که گفتی هستند، بدبختی هم که همه میدونند!!!

      حذف
    3. "خوشبختانه الان دیگه نه بادمجان دور قابچین هست................، شما کیو خر فرض کردی!!!؟؟؟ اسم شاه شده ولایت مطلقه فقیه، بقیه هم که گفتی هستند، بدبختی هم که همه میدونند!!!"

      خوب همه اینها که گفتی درست. بجای شاه تاجدار، سلطان معمم موسوم به ولی فقیه نشسته. به جای درباریان، مداحان به چاپلوسی سلطان معمم مشغولند. جای دزدان درباری و ارتشی را هم سرداران سپاه و سردمداران رژیم ولایی گرفته اند. خوب این چه چیزی را توجیه میکنه؟ خیانت به کشور را؟ کودتای ٢٨ مرداد علیه نخست وزیر منتخب ملت را؟ تجزیه بحرین و هیرمند از خاک ایران را؟
      مهمتر از همه، این چطور شاه دست نشانده ایران را مایه "رشک و حسد" انگلستان میکند که بقول نویسنده پست بالا انگلیسیها بخواهند فقط خودشان شاه داشته باشند و چشم دیدن شاه را برای ایران یا افغانستان نداشته باشند!
      از ان گذشته ایشان از به این نتیجه رسیده که انگلستان چشم دیدن شاه را برای ایران ندارد؟ از کودتای ٢٨ مرداد و همکاری و همراهی سرویسهای اطلاعاتی انگلستان و دولت فخیمه برای مستقر کردن محمد رضا شاه؟!!!!! از اعلام حمایت دیوید اون وزیر امور خارجه وقت انگلستان از شاه در مقطع انقلاب ایران؟!!!!
      این حکومت چیزی نیست جز دنباله حکومت آریامهری در رنگ و لعاب اسلامی. مردم ایران بطور تاریخی با مشکل مقاومت طبقات انگل و ارتجاعی برای استقرار دموکراسی مواجه بوده اند. مهمترین این طبقات ارتجاعی عبارت بودند از، فئودالیسم که نماینده سیاسی آنها دربار و شخص شاه بوده است و ارتجاع داخلی که بوسیله شیوخ نمایندگی میشده و آخوندها بطور تاریخی وظیفه حفظ منافع آنها را بر عهده داشته اند.
      فئودالیسم با انقلاب مشروطه و سپس رشد و گسترش سرمایه داریهای جهانی نابود شد و در ایران به اسم اصلاحات ارضی و با فرمان کندی به ان خاتمه داده شد، شاه با انقلاب مردم ایران به زباله دان تاریخ رفت. به امید روزی که شیخ هم به دنبال شاه و دیگر دنباله های ارتجاعی، به زباله دان تاریخ پرتاب شود.

      حذف
  2. با عرض سلام

    می‌شه ازتون خواهش کنم،من رو هم به بالاترین دعوت کنید؟

    ازتون خواهش می‌کنم

    این آدرس میل من :hosseinjafari2944@yahoo.de

    پاسخحذف
  3. انقلابی کردیم انقلابستان که خر از خنده غش کرد
    آنچنان فضای ٥٧ تیره و تار و سرابی شد
    که هادی خرسندی وافوری هم انقلابی شد
    وی که قبلا خایه سناتور مسعودی میمالید
    نا گهان با خدا گشت و حالی به حالی شد
    محسن پزشکپور که با خرج دولت حزبی زد
    وی که با یاری دولت وکیل مجلس میشد
    بعد از بلوای ١٧ شهریور سال ٥٧
    روزه سیاسی گرفت ونماز خواند و الهی شد
    انقلابی کردیم ما ملت مشنگ
    از سر بیکاری ، برای خنده
    شبها روی دیوار عکس خمینی و شریعتی
    کلیشه میکردیم و میگفتیم
    کس خواهر گذشته و حال و آینده
    زندانی سیاسی که پاسبان میکشت و از زندان آزاد شد
    ناگهان برایمان چه گوارا شد
    فیلسوفی گشت و قهرمانی تو خالی
    که با مردم کوچه و بازار
    مشغول دیدن آقا در ماه شد
    روشنفکر قلابی عزیز که ..
    دمی از وافور و منقل و خانم بازی غافل نبود
    ته ریشی گذاشت ، تسبیحی به دست گرفت
    سیگار هما کشید و محو اسلام انقلابی شد
    ان حزب طراز نوین طبقه کارگر
    یعنی حزب خائن توده
    کاندید ریاست جمهورش یک آخوند
    ان هم چه آخوندی از ته جدول لیگ دسته چهار
    یعنی شیخ صادق خلخالی بیسواد عامی شد
    انقلابی کردیم انقلابستان
    خر از شدت خنده به زمین افتاد
    دست و پا میزد و غش کرد
    هرچه داشتیم و داشتید از دست دادید و بعد
    برایش از آخوند گدایی کردید :
    برادر اجازه هست کمی روسری را بالا بزنم ؟
    برادر آستین کوتاه تا اینجا که جرم نیست ؟
    آقا تورا به خدا بنزین را هزار تومن نکنید ؟
    آقا دلال این دارو برای بیمار قلبی هست ارزان حساب کن
    آقا راننده طلاهایم را بردار این هم موبایل فقط به من تجاوز نکن
    برادر به خدا قسم ما نامزد هستیم بکش پایین ما هم بکنیم یعنی چه ؟
    بعله .......
    جاکشا پول نفت را شاه درب منزلتان میداد
    شکر کیلویی ١٧ ریال گوشت کیلویی ٧٥ ریال
    بنزین ٦ ریال و با مایو کنار دریا
    شما نسل ٥٧ بیسواد زمان شاه پادشاهی کردید
    ریدید به کشور ما
    یعنی کار انقلابی کردید ؟
    shaar shoride abazrghafry aziz

    پاسخحذف
  4. اندر حکایت سرقت ١٢ میلیارد تومانی ( یکبار دیگر بخوانید جانم ١٢ میلیارد تومان ) از منزل یک بازاری در شمال شهر :
    از خانه یک بازاری ١٢ میلیارد بردند
    دزدان جاکش بعد از این سرقت
    به خانه ما در میدان شوش هم
    پاتکی زدند ، حمله ای کردند
    آفتابه مسی پدرم را که یادگار عزیز اسلام ناب بود
    و با خود به عشق مولایش علی هر شب
    به مبال (مستراح ،توالت ) میبرد
    به نام غنیمت دزدی
    با خود بردند
    جهیز خواهرم را
    که مادرم به اقساط از مغازه کریم آقا خریده بود
    شامل ضبط سوت و کمی خرت و پرت
    به یغما گرفتند ،به یک شر خری در بازار فروختند و ...
    پولش را شیشه کشیدند و یا خوردند
    شکایات ما به جایی نرسید
    چرا که ؟ آفتابه دزدی بود
    اموال حاج آقا مهمتر بود
    که همش پول دزدی بود
    دزد ناشی که به خانه حاجی زده بود
    چون دستگیر شد
    اموال حاج آقا هم پیدا شد
    تعجبم از اینست که
    چرا آفتابه مسی پدرم
    در میان اموال حاج آقا
    هویدا شد ؟؟؟!!!!
    abazrghfary

    پاسخحذف
  5. " برای ایران دوست بودن باید شرف ایرانی داشت "
    مسبب کودتا منم
    از آنجایی که اثرات دوره " انحطاط " مفهوم و معانی عقاید را سلب کرده و یکرشته کلمات و الفاظ خالی از معنی ،قائم مقام حقایق قرار داده اینست که در بعضی جراید پس از یکسال که از کودتا گذشته تازه دیده میشود در اطراف ان قلم فرسایی میکنند آیا با حضور من مسبب حقیقی کودتا را تجسس کردن مسخره نیست ؟.
    کسی میتوانست مسبب این اقدام شود که تمام عمرخود را جزو صف و قشون صرف کرده . اغراض حقیقی مستشاران خارجی را ، از هر طبقه و صنفی در خرابی بنیان این مملکت عملا استنباط کرده باشد .
    اشخاصی میتوانستند در مقام اجرای این مقصود برایند که مدت عمر در کوه و بیابان جان خود را در راه این مملکت بر کف دست گرفته و تشخیص داده باشند که زمامداران نالایق پست فطرت ، تمام فداکاریهای آنها را به هیچ شمرده و تمام زحمات افراد قشونی را فدای صد دینار منفعت خود نموده اند .
    آری هرکس نمیتوانست پرده این شمایت کاریها را دریده ، دستهای خارجی را از گریبان این مملکت بیچاره قطع و به خود سری و بی لیاقتی و منفعت طلبی مزدوران داخلی ختمه دهد . این یک فکری نبود که در اثر گردش در باغ "کاخ گلستان" و اتاق های گرم انشاد شده باشد ، کسی را در این مورد یارای اقدام و عمل بود که بدبختی که بدبختی و بیچارگی را در جلوی چشم ، بطور عبرت دیده و تمام ان بیچارگی ها را با تمشیات هیولاهای عجیب و غریب کرسی نشینان "تهران " موازنه کرده باشد .
    با کمال افتخار و شرف بشما میگویم که مسبب حقیقی کودتا منم ، این راهی است که پیموده ام و از اقدامات خود ابدا پشیمان نیستم .
    من از اقدامات خود در پیشگاه عموم ابدا شرمنده نیستم . من نمیخواستم تحمل نمایم که نفوس بیچاره "ایران " و هموطنان بدبخت من به فروش اجانب آمده و پست فطرتان تهران هم اسناد این مبایعه را امضا میکنند .
    برای من طاقت فرسا بود که این ملت بیچاره سالی ده کرور تومان مخارج قشون را از" بیوه زنهای فقیر کرمان و بلوچستان " دریافت نموده و ان وقت یک نفر دزد ده سال در اطراف "قم "و" کاشان" و تا دروازه " تهران " مشغول شرارت و راه زنی و سپس بعضی از مرکزیان را هم در تمام دزدیها ، شریک و انباز ببینم ، آری تحمل این شداید و مظالم برای من و هر کس که خود را پرورده این آب وخاک میداند کمر شکن و طاقت فرسا بود و با لا خره با حقوق بشریت من مخالف بود که ببینم و مشاهده کنم یک جمعی پست فطرت دون همت نالایق ، رشته ارکان مملکت را گسسته و در صدد ان هستند که بحیات استقلالی مملکت و ملت خاتمه داده و در تمام موارد مختصر نفع شخصی را بر ارکان یک مملکت سه هزار ساله ترجیح و مرجح سازند .
    من به پیشرفت و منظور و مقصود "" مقدس "" خود مطمئن هستم و در تمام موارد از خدای ایران و روح ملت خود استمداد میجویم ، زیرا غیر از این دو نقطه اتکا به هیچ نقطه ای متکی نبوده و نخواهم بود.
    وزیر جنگ - رضا
    دوم برج حوت ١٣٠٠
    برابر ٢٣ جمادی الثانی ١٣٤٠ قمری
    فرازهای هست از اعلامیه رضا شاه کبیر بنیان گزار ایران نوین که برخلاف تمام آنچه که قجرها وبعد از ان شورویها در جنگ سرد برای تصاحب ایران بافته بودند و هنوز هم خوراک تعدادی بیسواد است حقانیت وی و ایران دوستی ان مرد بزرگ بر مردم ایران آشکار شده و شما به خوبی در این اعلامیه میبیند که روزگار ایران دارد به همان روزگاری بر میگردد که میهن دوستی به نام رضا شاه برای ان قیام کرد .
    برگرفته از : شرح زندگانی من (تاریخ اجتمایی و اداری دوره قاجاریه ) عبداله مستوفی جلد سوم چاپ سوم ١٣٦٠ انتشارات زوار
    آدم برفی

    پاسخحذف