تا قبل از کودتای سوم اسفند شش سال بود که مجلس شورای ملی بسته شده
بود و ایران عملا در اشغال ارتش روسیه
بود.
در بهار 1299
ارتش انگلیسی که در شمال ایران علیه کمونیستها می جنگید شکست خورد و به سمت بغداد
عقبنشینی کرد. بلافاصله پس از خروج ارتش انگلیس ارتش سرخ روسیه وارد شمال ایران
شد، میرزاکوچک خان به دیدارفرمانده ارتش سرخ رفت و در کشتی با او ملاقات کرد. طی
اعلامیۀ مشترکی با هم به توافق رسیدند و در 15 خرداد 1299 دولت «جمهوری شوروی
سوسیالیستی ایران» را بوجود آوردند. بلشویکها ارتش سرخ ایران را به سرکردگی احسانالله
خان راه انداخته بودند، و در اواخر تابستان 1299 به همراه پیشهوری کوشش کردند که
تهران را اشغال کنند ولی نیروهای قزاق با فرماندهی سرتیپ رضا خان جلوی کمونیستها را
گرفتند و تهران را نجات دادند.
دولت ایران به
نخستوزیری سپهدار شمال ایران را از دست رفته میدانست و برنامهای را برای جا به
جا کردن ساختمانهای دولتی به جنوب ایران در دست اجرا داشت. احمد شاه برنامه
فرار به اروپا را ریخته بود و سفارت انگلیس نیز برآن بود که سفارت انگلستان را از
تهران به اصفهان جا به جا کند.
25 دی ۱۲۹۹
احمد شاه به آگاهی سفیر انگلیس رساند که برآن است که سپهدار را از نخستوزیری
برکنار کند و کابینه نوینی را به نخستوزیری حسن مستوفی تشکیل دهد. و همچنین برآن
است که کشور ایران را مانند یک شهروند ترک کند و افزود که با برادرش ولیعهد محمد حسن
میرزا پیشتر در این باره گفتگو کرده که وی شاه ایران شود ولی محمد حسن میرزا
پیشنهاد احمد شاه را رد کرد.
در چنین اوضاع
آشفته ای که از بی کفایتی دولت مرکزی ناشی میشد سید ضیا با تشکیل کمیته ای با نام
کمیته آهن و جمع کردن تعدادی از سیاستمداران ضد بلشویک تصمیم به سرنگونی دولت
مرکزی میگیرد، کلنل کاظم خان سیاح و مسعود کیهان از افسران ژاندارمری ضمن قبول
همکاری تاکید کردند که نیروهای قزاق نیز باید از این برنامه پشتیبانی کنند. سیدضیا
با محمد نخجوان تماس گرفت و از وی جویا شد که آیا آماده است که در کودتا علیه دولت
ناتوان سپهدار اعظم شرکت کند؟ نخجوان درخواست سیدضیا را رد کرد و همکاری نکرد. پس
از آن سیدضیا با رضا خان وارد گفتگو شد. رضا خان پذیرفت که با نیروی قزاق کودتا را
به انجام برساند و پس از پیروزی فرمانده نیروی کل قزاق بشود. دوم اسفند
ماه سیدضیا قرآنی درآورد و به همراه رضا خان، کاظم خان، امیراحمدی و مسعود خان
کیهان سوگند خوردند که استقلال ایران را نگاهبانی کنند.
قبل از حرکت
به سمت تهران معینالملک منشی ویژه احمدشاه، ادیبالسطنه معاون نخستوزیر، کلنل هیگ به نمایندگی از سوی
سفیر انگلیس و کلنل فورتسکیو
از
طرف ژنرال آیرون ساید فرمانده ارتش انگلیس به محل استقرار قزاقها آمدند و سعی
کردند سیدضیا و رضاخان را منصرف کنند اما موفق نشدند.
در روز سوم
اسفند و پس از ورود قزاقها به تهران و فرار نخستوزیر سپهدار به سفارت انگلیس، با
فرمان احمد شاه سیدضیاءالدین طباطبایی نخستوزیر شد. احمد شاه به سیدضیا پیشنهاد
کرد که یکی از لقبهای قاجار را برای خود برگزیند. سید ضیا آن را نپذیرفت و گفت:
"من میخواهم لقب دیکتاتور را داشته باشم". احمد شاه در پاسخ گفت که نه!
واژه دیکتاتور به سلطنت آسیب میزند و لقب طباطبایی به او داد. احمد شاه روز سهشنبه
۴ اسفند در دستخطی نخستوزیری
سیدضیاالدین طباطبایی را صادر کرد:
نظر به
اعتمادی که به حسن کفایت و خدمتگزاری جناب میرزا سیدضیاالدین طباطبایی داریم معزیالیه
را به مقام ریاست وزرا برقرار و منصوب فرموده و اختیارات تامه برای انجام وظایف
خدمت ریاست وزرایی به معزیالیه مرحمت فرمودیم.
برنامه کابینه سیدضیاالدین طباطبایی
سیاست
داخلی
- تجدید سازمان ارتش
- انحلال ادارات و دستگاههای دولتی که هزینه نگاهداری آنها برای کشور طاقفرسا است و تاسیس مجدد آنها بر پایه و شالوده سازمانهای عصر حاضر.
- انحلال محاکم قدیمی و تشکیل محاکم قضایی بر اساس متین و پایدار.
- تقسیم زمینهای خالصه میان کشاورزان و تهیه قوانین روستایی برای بهبود حال روستاییان.
- اصلاخات مالی.
- اصلاحات فرهنگی.
- توسعه امور بازرگانی.
- پایین آوردن هزینه زندگی با جلوگیری از احتگار و اجرای قوانین منع استعمال اشیای تجملی.
- اصلاح وسایط نقلیه.
- اصلاحات شهرداری.
سیاست
خارجی
- حفظ روابط دوستانه با کشورهای همسایه و سایر دولتهای خارجی.
- الغای امتیازات اتباع خارجه پس از اجرای اصلاحات دادگستری به طوری که عدالت یک سان در میان آنها مجری گردد.
- تجدید نظر در برخس از امتیازنامهها.
- الغای قرارداد اخیر ایران و انگلیس
- تخلیه ایران از ارتش بیگانه.
در نتیجه این
کودتا دولت نالایق و وابسته به بیگانه سپهدار سرنگون شد و راه پیشرفت و منطق گرایی
برای ایران باز شد. بسیاری از روشنفکران و فعالین انقلاب مشروطه نتیجه این کودتا را برای ایران بسیار خوب
دانستند. برای نمونه
حلاج، تاریخ نویس دوران انقلاب مشروطه در حسن ختام کتاب خوب (تاریخ نهضت ایران) مینویسد:
تا
قبل از کودتا (۱۲۹۹) غالبا از دهان برخی از نمایندگان بیگانه متوقف در ایران شنیده
شده بود که گفته بودند (با این همه ابتلائات و با رویه و اخلاق ظاهری اکثر
ایرانیان تعجب میکنم چطور تاکنون ایران زنده و استقلال خود را نباخته است) چندی
از این گفته نگذشته بود که دستی از غیب بدر آمد و بر سینه نامحرم زد و عظمت و
جلالت دیرینه را تجدید کرد. تا قبل از کودتای ۱۲۹۹ مملکت هم از نظر داخله و هم از
نظر خارجه بمنتهای خرابی و مذلت و بیچارگی رسیده بود که هیچ دانشمند عاقلی ظاهرا
امید بهبودی وضعیت را نداشت. خزانه تهی و کار بجایی رسیده بود که در سنه ۱۳۳۶ هجری
قمری وزیر مالیه وقت چند هزار جو- بقایای انبار غله دولت را در ازاء حقوق ادارات
فیمابین جمعی از مستخدمین دولت توزیع کرده و جریان قحطی مصنوعی را تسریع و
بالنتیجه قریب شصت هزار نفر در طهران پایتخت مملکت از گرسنگی مردند و عده صدقه خور
مبلغین مذهب پروتستان گردیدند. مملکت تا قبل از کودتا نوعی فاقد قوای منظم بود... تقریبا
از یک قرن به این طرف مملکت از هر حیث اسیر فشار و تجاوز دو همسایه مقتدر جنوبی و
شمالی شده بود... عدم علاقه دربار سلاطین قاجار خصوصا در ادوار مشروطیت بیشتر سبب
پریشانی وضعیات سیاسی و اجتماعی گردید... ناگهان صبح سوم حوت ۱۲۹۹ شمسی طلوع و در
اندک زمانی خرابیها اصلاح و آب رفته را بطوری بجوی بازگردانیدند که ایران جدید
ابدا قابل مقایسه با ترتیبات قرون اخیر نیست.
و
یا عارف قزوینی در تصنیف
پر سوز و گداز در سال 1301 آرزوی بازگشت سید ضیا و
کابینه سیاهش را میکند:
ای دست حق پشت و
پناهت، بازآ
چشم آرزومند نگاهت، بازآ
وی تودۀ ملت سپاهت، بازآ
قربان کابینۀ
سیاهت، بازآ
سرخ و سفید و سبز و زرد و آبی
پشتِ گلی و قهوهای، عنّابی
زین رنگ ثابت، زان میان کی یابی؟
ای نقش هستی خیرخواهت، بازآ
قربان کابینۀ سیاهت، بازآ
بازآ، که شد باز،
با دزد دمساز،
یک عده غمّاز
کرسینشین،
دور از بساط بارگاهت، بازآ
مطالب مرتبط:
http://mashruteh.org
پاسخحذفشایسته است که بنویسید که مطلب از سایت مشروطه است که همگان همه نوشتار را بخوانند و عکس ها را نیز ببینند این اخلاق نوشتن در اینترنت است با این حال باز هم با سپاس که این را بلاگ کردید
دوست عزیز اگر مطلب رو کامل بخونید میبینید که خیلی با هم فرق دارند چند سطر میانی تا حدودی شباهت داره ولی بقیش مطلب اصلا چیز دیگس
حذفدر کل این مقاله به نتایج کودتا میپردازه و سایت مشروطه به چگونگی کودتا
با درود و سپس بابت زحماتی که میکشین خسته نباشین ،در ضمن چون کاربر بالاترین نیستم میخوام بگم که اونهأی که خوششون نمیاد و ناراحت میشن از روشنگری و آگاهی جوانان از واقعیتهای انقلاب (شورش) ۵۷ مخصوصاً اون توله آخوندای معروف بالاترین که با همه چی مخالفان به جز (ضدّ)(ولایت فقیه) و بقیشون که مثل (گاو پیشونی) سفید تابلو هستند که کیان و چه کاران و با دیدن این مطالب کهیر میزنن میگم که اگه فکر میکنین هنوز میتونین مثل ساله ۵۷ مردم رو احمق فرض کنین و گاو رو رنگ کنین بجای ماه به مردم قالب کنین کور خوندین ،تا همین جاش هم بیشتر از کوپینتون و حقتون حرف زدین پس لطفا خفه شین و بذارین گندی رو که به این مملکت زدین درست بشه،..
پاسخحذفبا درود دوست عزیز مطالب بالاترین با باند باری داغ میشن و همونطور که میبینید این چند پست اخیرم خیلی مورد استقبال قرار نگرفته
حذفبا درود مجدد ،بله دوست عزیز با شما موافقم تو این چند سالی که به بالاترین سر میزنم متوجه این مطلب شدم که لینکها گروهی داغ میشه و البته بعضی وقتها هم لینکهای خوبی مثل این لینک مورد توجه واقع نمیشه حال یا بخاطر کم لطفی بعضی دوستان و یا به خاطره پست کردن و داغ شدن لینکهای بی محتوا از طرف کسانی که سعی در سانسور و پنهان کردن حقایق دارن در ضمن این هم اضافه کنم که ف ی ل ت ر کردن سایتها در ایران هم مزید بر علت تعداد کم بازدیدها و تعداد رایهاست ،به هر حال مرور تاریخ ۱۰۰ساله ایران که مطمئنا برای آگاهی نسل جوان انجام میشه نیاز به تکرار و استمرار دارد و خوشحالم که این مهم با وجود ایران دوستان و میهن پرستانی چون شما فراموش نخواهد شد،..
پاسخحذفامروز 3 مطلب درباره روابط جنسی در صفحه بالاترین بود. کی این مزخرفات پورنو را لینک و داغ می کنه و چرا؟ من واقعا نمی فهمم چطور این اتفاق افتاده چون در مورد بالاترین واقعا گیج شده ام. اینو هم بگم که تازه با بالاترین اشنا شدم و نمیدونم چجوری کار میکنه که 3 پرنو در یکروز میره توی صفحه لینکهای تازه و لینکهای داغش؟ همینطور نمی فهمم که اصحاب بنی صدریون از بالاترین چی میخوان که توی این مدت کوتاهی که با این سایت اشنا شده ام ول کن معامله نیستن. ایران و مردم دارن آب میشن میرن توی زمین و مسئله اینا پورنو و بنی صدره. آخه این چجوری با عقل سالم جور در میاد؟ یه مشت بیکاره هم تنها کای که میکنن فقط فحاشی به پهلویهاست ولی نمیگن چاره چی هست؟ انگار فقط فحاشی ایران را نجات میده. اگه پورنویی ها و بنی صدریون و پهلوی ستیزها و سبزالهی ها راه حلی دارن خب نشون بدن. اگه نه برن گورشونو گم کنن. اینا کک شون برای ملت ایران و ایران اصلا نمی گزه. انگار برنامه شون اینه که همین رژیم بمونه و مستمری شون برسه و افشا نشن. آی بی وجدانهای کفتار صفت.
پاسخحذفاگه کسی جواب سئوالات بالا را برام داره درباره بالاترین لطفا دریغ نکنه. مرسی