این دو واقعه از نظر قدرت
نظامی دو رهبر خلع شده (محمد مصدق و محمد مرسی)
شباهتی به هم ندارند، چرا که مصدق با جنجال سازی و درخواست اختیارات فوق العاده از مجلس
ﺑﻌﻨﻮان ﻓﺮﻣﺎﻧﺪﻩ ارﺗﺶ و وزﯾﺮ دﻓﺎع ﺗﻤﺎم ﻧﻴﺮوهای ارﺗﺸﯽ و اﻧﺘﻈﺎﻣﯽ و ﺷﻬﺮﺑﺎﻧﯽ و
ژاﻧﺪارﻣﺮﯼ را در اﺧﺘﻴﺎر داﺷﺖ و رﺋﻴﺲ ﺳﺘﺎد ارﺗﺶ (ﺳﺮﺗﻴﭗ رﯾﺎﺣﯽ) ﻧﻴﺰ ﻣﻨﺘﺨب خود مصدق و
هوادار و وﻓﺎدار وﯼ ﺑﻮد، ولی
در مصر مرسی تسلطی بر ارتش نداشت و ارتش مصر کاملا مستقل از دولت بود.
اما نکته اشتراک هر دوی این
دولتها اسلامگرا بودن، و اعتقادشان بر دخالت دین در سیاست بود، که باعث انحراف
وضعیت اقتصادی، اجتماعی و سیاسی کشور شد و در نهایت باعث انباشت نارضایتی ها در
بین مردم و قیام همگانی بر علیه دولتهایشان شد.
دوره نخست وزیری مصدق اوج حضور عالمان ديني در امور سياسي و
اجتماعي و تصویب و به اجرا گذاشتن قوانین اسلامی است، مصدق در نخستین کابینهاش، باقر کاظمی، سیاستمدار بسیار مذهبی با سابقهای
را که مورد اعتماد روحانیون بود، وزیر امور خارجه کرد و مهدی بازرگان، موسس انجمن اسلامی
را به معاونت وزیر فرهنگ گماشت. فروش مشروبات الکلی را ممنوع کرد و فعالیت هواداران
کسروی را محدود ساخت. همچنین لایحه انتخاباتی تهیه کرد که زنان را نادیده گرفت و روحانیون
را در شوراهای نظارت ابقا کرد، و پس از برخورد مختصری با فدائیان اسلام، بیست و هشت
تن از اعضای آن، از جمله ضارب رزمآرا را آزاد کرد.
مصدق همچنین تلاش کرد اسلامگرایان و
کمونیستها را بر علیه محمد رضا شاه متحد کند، هر چند این سیاست هوشمندانه مصدق با
مخالفت آیت الله کاشانی در نهایت موجب سرنگونی دولت مصدق شد، اما دنبالچه های مصدق
در سال 57 همین سیاست را ادامه دادند. هر چند این
دو مکتب در ظاهر هیچ سنخیتی با هم ندارند اما نظریه جهان وطنی کمونیستها به شعار
امت اسلامی بیشتر شباهت دارد تا شعارهای میهن پرستانه نظام پادشاهی و از طرفی
شعارهای برابری و عدالت اسلام شیعی کاملا
به شعارهای سوسیالیستی کمونیستها شباهت دارد تا سیاست اقتصاد باز دوران محمد رضا
شاه.
در مورد مصر هم در چند سال گذشته و شدت
گرفتن بحرانهای اقتصادی نظریات سوسیالیستی و کمونیستی مجددا طرفدارانی در سراسر
جهان پیدا کرده است که موجبات وحشت آمریکاییها و انگلیسیها را فراهم کرده است، به
همین دلیل بود که اوباما مصر و تونس را دو دستی تقدیم اسلامگرایان کرد چرا که از
نظر آمریکاییها کشورهای اسلامی پتانسیل بالایی برای خزیدن به دامان کمونیسم را
دارند و چه بهتر که شکل متعادلتر کمونیست یعنی اسلامگرایی در این کشورها بر سر
کار باشد (همانطور که در دهه 70 میلادی موجبات اسلامی شدن پاکستان افغانستان و
ایران را فراهم کردند)
گفتنیست سیاست اتحاد اسلامگرایان و کمونیستهای سابق
هنوز هم دنبال میشود، چنانکه میبینیم چپیهای سابق همواره بر اصلاح جمهوری اسلامی
تاکید دارند چرا که خوب میدانند همین حکومت به اعتقادات آنها بسیار شباهت دارد تا
هر حکومت دیگری.
اما برگردیم به موضوع اصلی. در آخرین
روزهای دولت مصدق، از آنجا که وی موفق نشده بود نظر کاشانی را برای اتحاد با
کمونیستها جلب کند، جو روانی شدیدی بر علیه مصدق در جامعه در حال شکل گیری بود و
طرفداران افراطی و کمونیست مصدق با شعارهای تندشان بر علیه محمد رضا شاه موجبات شدت گرفتن این جو میشدند.
کمونیستها با تخریب مجسمه های رضاشاه بزرگ و محمد رضا
شاه و حتی تغییر نام خیابانها باعث افزایش انزجار عمومی از دولت مصدق میشدند، از ﻃﺮف دﯾﮕﺮ، ﺑﺎﻓﺖ سنتی ارﺗﺶ، ﻣﺒﺘﻨﯽ ﺑﺮ حس شاهدوﺳﺘﯽ ﺑﻮد، از نظر آنها، ﺷﺎﻩ ﻣﻈﻬﺮ اﺗﺤﺎد و
ﯾﮑﭙﺎرﭼﮕﯽ ﮐﺸﻮر ﺑﺸﻤﺎر ﻣﯽ رﻓﺖ و از اﺣﺘﺮام و تقدس ﻣﻌﻨﻮﯼ ﺑﺮﺧﻮردار ﺑﻮد و ﻟﺬا، ﺣﺬف ﻧﺎم
ﺷﺎﻩ در دﻋﺎﯼ ﺻﺒﺤﮕﺎهی و ﺣﺬف ﺳﺮود شاهنشاهی در ﻣﺮاﺳﻢ ﭘﺎدﮔﺎن ها، ﻋﺎﻃﻔﻪ و اﺣﺴﺎﺳﺎت سنتی
ﺳﺮﺑﺎزان و درﺟﻪ داران و ﺑﺴﻴﺎرﯼ دﯾﮕﺮ از ﻧﻴﺮوهای ارﺗﺸﯽ و اﻧﺘﻈﺎﻣﯽ را، ﺟﺮﯾﺤﻪ دار
ﺳﺎﺧﺖ. همه این وقایع باعث شد تا بسیاری از سربازان و افسران ارتش در روز 28 مرداد به
صورت خودجوش به تظاهرات مردم بپیوندند و در سرنگونی دولت مصدق شرکت کنند. (برای اطلاعات بیشتر درباره وقایع 28 مردادگزارش کامل سفیر آمریکا که به تازگی منتشر شده است را از اینجا مطالعه کنید)
دوران دو ساله حکومت اخوان المسلمین و مرسی در
مصر کم و بیش شبیه به دوران قدرت نمایی جبهه ملی و مصدق است، با این تفاوت که
اخوانیها اسم و رسم اسلامی داشتند اما جبهه ملی با القاب ملی به پیشبرد اهداف
اسلامی خود مشغول بود، به همین دلیل است که بیشترین طرفداران فعلی مصدق با عنوان مبهوم ملی مذهبی در حال فعالیت هستند.
نوشتارهای مرتبط:
نوشتارهای مرتبط:
شروع شد مصدقیهای عزیز فرق شما با مصریا در یک چیز هست شما مصدق راحت فروختید خیلی ارزان لطفا هیس
پاسخحذفاین نظر توسط یک سرپرست وبلاگ حذف شد.
پاسخحذف"چنانکه میبینیم چپیهای سابق همواره بر اصلاح جمهوری اسلامی تاکید دارند چرا که خوب میدانند همین حکومت به اعتقادات آنها بسیار شباهت دارد تا هر حکومت دیگری". نکته بسیار با ارزشی بود. همه سیستمهای ایدیولوژیک بر اساس "ولایت پذیری" عمل می کنند. ولایت "رهبر مسلمانان جهان" با ولایت "مارکس" و "لنین" فرقی در ماهیت ندارد.
پاسخحذفمن حوصله درگیری با کور و کچلهای مصدقی زیر لینک بالاترین رو ندارم. برای همین یک پاراگراف از کتاب یرواند آبراهامیان رو اینجا مینویسم قضاوت با خودتان:
پاسخحذفمصدق تا سی تير برای جلب هر دو جناح سنتی و متجدد نهضت ملی سعی زيادی کرد. در نخستين کابينهاش، باقر کاظمی مهذب الدوله، سياستمدار بسيار مذهبی ِبا سابقهای را که مورد اعتماد روحانيون بود وزير امور خارجه کرد و مهدی بازرگان، مؤسس انجمن اسلامی را به معاونت وزير فرهنگ گماشت. فروش مشروبات الکلی را ممنوع کرد. فعاليت هواداران کسروی را محدود ساخت. همچنان لايحهی انتخاباتی تهيه کرد که زنان را ناديده گرفت و روحانيون را در شوراهای نظارت ابقا کرد و پس از برخورد مختصری با فدائيان اسلام، بيست و هشت تن از اعضای آن، از جمله ضارب رزمآرا را آزاد کرد.
یرواند آبراهامیان مندرج در کتاب ایران بین دو انقلاب، ترجمه کاظم فيروزمند و محسن مدير شانهچی، صفحهی ۲۴۸
برای اینکه شباهت فضای سیاسی دوران مصدق با یک سال گذشته مصر را بیشتر ببینید، بخشی از مداکرات مجلس شورای ملی آن زمان را در لینک زیر بخوانید:
http://strongwest.com/2013-06-03/
حالا شما لطفا از از اسم کسروی سوء استفاده نفرمائید. پیگیری قاتلان کسروی بدستور اعلی حضرت شما برای تشکر از ایات عظام قم در همراهی کودتای 28 مرداد متوقف شد خود آن بیچاره پایمال شد.
حذفمصداق مثل معروف شاه بخشید نوکر کوتاه نمیاد. رئیس بزرگشون"ایالات متحده امریکا" بعد این همه پذیرفته کودتا کرده و اشتباه کرده حالا اینا هنوز تو توهم رستاخیزن. شماها باید دارو بخورید یه کم مغزتو کار کنه...
جناب آزادی قاتلین کسروی به دستور مجلس که کاملا در اختیار جبهه ملی و مصد بود انجام شد و قبل از وقایع 28 مرداد بود! این اطلاعات دقیق شماها در باره وقایع تاریخیه که منو کشته!!
حذفقانلین کسروی و هژیر و رزم آرا بعد از برکناری مصدق، همگی محاکمه و اعدام شدند
حذفاین نظر توسط یک سرپرست وبلاگ حذف شد.
پاسخحذفاین نظر توسط یک سرپرست وبلاگ حذف شد.
پاسخحذفیعنی مرغ پخته هم از این تحلیل خنده اش می گیرد. این دیدگاه شما ما را بیشتر مطمئن می کند که علت تمام بدبختی های ما، انقلاب و روی کار آمدن نیروهای رادیکال بعد از انقلاب 57، قدرت داشتن عده ای خودخواه، دروغگو، سطحی نگر و دیکتاور بوده قدرتت داشتن همین تفکر و تحلیل بوده و ممنونیم که یادمان می آورید چرا انقلاب کردیم!!!
پاسخحذفهموطن گرامی راستش من فکر می کنم شما هم از خودماهستید و با این مقاله احتمالا می خواستید تیشه به ریشه سلطنت طلبان بزنید، اینقدر که آبدوغ خیاری از پادشاهی دفاع می کنید. آخر یعنی حیتی کمی تفکر و مطالعه و بررسی هم می کردید متوجه می شدید که آقای کاشانی که با کودتاچیان همراهی کردند بنوعی در جناح سلطنت طلبان بودند. یادمان نرفته شعار خدا، شاه وطن و برگزاری مراسم عاشورای اختصاصی در حیاط کاخ برای اعلی حضرت و عکس اعلیحضرت همایونی در حال احرام بستن! و اوج نمایش بلاهت شاهنشاه در همان مصاحبه معروف ایشان در تبعید با خبر نگار خارجی بود که بعد از نمایش توهم توطئه، انداختن گناه بی عرضگی ها و خودخواهی هایشان به گردن خارجیها، در قالب یه درویش و یک رهبر مذهبی به خودش وعده می داد.
نه هموطن عزیز همین نوع تفکر هذیانی شما و سایر طرفدارانتون بود که باعث شد نتوانید خواسته های مردم را ببینید و کار را به جایی برسانید که مجبور بشوند دست به دامان تندرو ترین و خشن ترین تفکرات دوران خود بشوند، چرا؟ چون فقط باید از شر شما راحت می شدند، یادتان نرود که روزگاری در این کشور دفع شر سلطنت به همه خطرات بعدی آن می ارزید! این چیزی است که شما ها می خواهید آن را نبینید! و طوری وانمود می کنید که انگار مردم هم نمی دانند! حالا اگر چند نفر هم از سر فشار و برای اعتراض یادی از ان دوران می کنند معنی اش آن نیست که شما جوگیر شوید که بله واقعا قبلا بهتر بوده! کما اینکه از دست گله گرگها نجات پیدا کنیم بدست گله شیرها بیافتیم و توهم خوب بودن گرگها سراغمان بیاید. باز هم از شما ممنونیم که یادمان آوردید که چرا اتقلاب شد و قبل انقلاب با چه نوع تفکراتی بر ما حکومت می شد
اولا من متاسفم که پهلوی ستیزها به جای پرداختن به موضوع مطلب به فحاشی و حاشیه سازی میپردازند
حذفدوما معلومه اصلا مطلب رو نخوندی چون این مطلب اصلا ادعا نکرده که در 28 مرداد کاشانی همراه مصدق بوده بلکه بر طبق اسناد در چند ماه پایانی دولت مصدق به دلیل همکاری مصدق با کمونیستها کاشانی راهشو از مصدق جدا میکنه
بقیه گفته هات هم اصلا ارزش وقت گذاشتن و جواب دادن نداره
درود بر شما بسیار جالب و زیبا نوشته بودید لذت بردم
پاسخحذفاصلاح میشه: سرداران = سربداران
پاسخحذفدر ضمن ممنون بخاطر باز گذاشتن کامنت ها، فقط آنارشیستهای ایرانی چنین مرامی دارند.
چه کسی گفته که صاحب وبلاگ یا سایتی صلاحیت رد یا تایید نظرات مارا دارد ما گوسفند نیستیم که چوپان بخواهیم.
کدهارو هم برداری عالی میشود این مرام را ادامه بده و ترویجش هم کن.
آقا من تشکرم رو پس میگیرم تا کامنتم رو گذاشتم دیدم منتشر شد خوشحال شدم بعد از رفرش دیدم حذف شد گفتم از یک سلطنت طلب بعیده کامنتهاش باز باشه ها بهرحال مهم نیست که کامنتم حذف شد
پاسخحذفمن کامنتت رو دارم الان صفحه رو فریز میکنم و میزارم بالاترین آبروشو میبرم این ها بیمار هستند تمام کامنت هایی که درش فحش نوشته شده رو نگه میدارند اما کامنت 20 خطی شما را حذف کردند چون علمی نوشته شده و اصلا جوابی ندارند بدهند به شدت میترسند دقیقا برای همین خاطر ساواک را اختراع کردند، الان این صفحه را ببین تمام کسانی که فحش نوشتند خودش هستند مثلا میخواهد بگوید مخالفان ما بیسواد هستند در کامنت شما که فحشی نبود نمیدانم چرا به یکباره حذف شد بیسوادی بد دردی است جناب
حذفمن همین الان رسیدم و هیچ کامنتی رو حذف نکرده ام (تنها کامنتهای شامل کلمات رکیک حذف میشه) این رویه از ابتدای ایجاد وبلاگ تا حالا ادامه داشته و خواهد داشت احتمالا اشتباهی در ارسال رخ داده دوباره بفرستید و مطمئن باشید حذف نمیشه در ضمن جناب آنتی سانسور ساواک رو مصدق ایجاد کرد
پاسخحذفازکی تاحالا اراذل واوباش مثل شعبان بی مخ نماینده ملت و جنبش مردمی شدند.ایت الله کاشانی وهمه روحانیون حامی شاه بودند .کاشانی میگه اگرشاه بره عمامه ماهم رفته.خداراشکرکه ازدست شما شاه اللهی ها نجات پیداکردیم
پاسخحذفبه تایید سازمان سیا , اتفاقی که در 25 و 28 مرداد 1332 در ایران افتاد "کودتا" بود . شما سلطنت طلب ها با هیچ استدلال و مدرکی نمی توانید این ننگ را از کارنامه سلسله پهلوی پاک کنید و نام مضحک و دور از واقغیت " رستاخیز ملی " را روی آن بگذارید . رستاخیزی که با هدایت انگلیس و آمریکا و رهبری شعبان بی مخ و آقایان و بانوان محترم معرف حضور همه به انجام برسد البته که سرنوشتی جز آنچه در بهمن 57 بر سرش آمد نمی تواند داشته باشد . بسیار پسندیده است که همگان از تاریخ درس عبرت بگیرند و این درس را بدون دلبستگی غیر منطقی و افراطی به افراد و گرایش ها سرلوحه حرکات خود قرار دهند . اگر شاه بجای همکاری با بیگانگان و سرنگونی مصدق جلوی خواهر محترم و برخی درباریان را می گرفت و از آزادی و اتنخابات آزاد در حد مقدور و نه لزوما ایده ال و اروپایی حمایت می کرد و خودش را با ملی ها و کمونیست ها و مذهبیون و بقیه درگیر نمی کرد و مقتضیات یک جامعه سنتی و مذهبی را درک می کرد برای خودش و خانواده اش و مملکت و ما و نسل های بعد این همه گرفتاری پیش نمی آمد . تحمل شما در انتشار این کامنت و نقد منطقی آن مرا امیدوار خواهد کرد که استبداد ذهنی حاکم بر سلطنت طلبان رو به پایان است .
پاسخحذفاین اسناد سیا رو چرا هیچ کس ندیده؟! طبق اسناد وزارت خارجه آمریکا واقعه 28 مرداد کاملا مردمی بوده
حذفhttp://green-unit.blogspot.com/2012/10/29-1332.html
شعبان جعفری در روز 28 مرداد در زندان بوده است
دوست عزیز
حذفتوصیه می کنم به فارسی یا انگلیسی در گوگل جستجو کنید و نتیجه را ببینید . سند مورد نظر شما ضمن آنکه هیج منبع مشخصی ندارد در برابر اسناد رفع طبقه بندی شده که پس از حدود 50 سال در اوایل دهه 80 شمسی منتشر شد بیشتر شبیه ظاهرسازی برای استفاده حکومت شاهنشاهی می باشد تا ارائه واقعیت. می توانید نظرسنجی کنید ببینید چند درصد از ایرانیان 28 مرداد را کودتا می دانند و چند درصد رستاخیز ملی .
با کتمان حقیقت چیزی بدست نمی آید . مصدق سرنگون و محاکمه شد چون ارکان استعمار را به لرزه درآورد و سرمشق دیگرانی شد که موی دماغ قدرتهای بزرگ شدند. تاریخ آموزگار ماست . بجای جانبداری بی نتیجه از یک حکومت سرنگون شده و بیان مطالبی که جز عده اندکی ( که اصولا نیازی نیست برایشان دلیل بیاورید) بقیه , آنها را باور نخواهند کرد ; به بررسی منصفانه دلایل شکست آن حکومت بنشینید و اگر واقعا به شاهتان علاقمندید اشتباهات او را لیست کنید و ببینید چطور می توان جلوی تکرارش را گرفت .تکرار می کنم شاه اگر درک می کرد که دیکتاتوری همیشه محکوم به فناست ملتش را جور دیگری تحویل می گرفت . نه اینکه شکمشان را پر کند و در دهانشان را ببندد . این شیوه نهایتا برای نگهداری نوزادن جواب می دهد .
جای تاسف است که خانم فرح پهلوی هنوز در مصاحبه ها جنایات ساواک را یا انکار می کنند یا شاه را بی اطلاع از آنها قلمداد می کنند. باعث تعجب است که آقای رضا پهلوی وقتی ملاحظه می کنند که اکثریت بزرگی از هموطنانشان به درست یا غلط توصیه ایشان را نپذیرفته و در انتخابات شرکت می کنند کلا , این شرکت را کتمان می کنند و شجاعت این را ندارند که بگویند : مردم بر خلاف رای من عمل کردند و من امیدوارم محاسبات من اشتباه بوده باشد اما نگران این تصمیم آنانم .
به نظرم در دار و دسته سلطنت هیج تغییر فکری رخ نداده و کماکان به شیوه گذشتگان , قرن 21 را سپری می کنند .
نمی دانم شعبان بی مخ , لات و چاقوکش معروف , آن روز زندان بوده یا خیر . اما می دانم که اکثریت بزرگی از ایرانیان نقش او را در 28 مرداد باور دارند . او در روز 28 مرداد 85 مُرد .
اعتقاد داشتن عده زیادی به یک دروغ بزرگ تاریخی اون دروغ رو به واقعیت تبدیل نمیکنه همین الان در گوگل در باره قاتلین کسروی جستجو کنید تمام صفحاتی که بالا میان درباره آزادی قاتلین کسروی توسط شاه نوشتن!!!! در حالی که این یک دروغ بزرگ تاریخیه قاتلین کسروی به سفارش جبهه ملی و از جمله مصدق آزاد شدند، حالا چون همه فکر میکنن قاتلین کسروی توسط شاه آزاد شدن پس ما هم باید بپذیریم، خیر دوست عزیز حداقل من یکی اینجا هستم تا واقعیات تاریخی رو عنوان کنم نه اونچیزی که خوشایند دشمنان ایرانه
پاسخحذفقیاس جالب و منطق جالب تری دارید دوست عزیز . ضمن آنکه وقت خود را صرف تفکر یا پاسخگویی درباره چیزهایی که خلاف میلتان است نمی کنید. شاید این روش در زندگی شخصی موفقیت ها یا دست کم آسایشی به دنیال داشته باشد . اما اطمینان دارم درعرصه درس آموزی از تاریخ روش غیر مفیدی است . تصور نمی کنم طرفداران سلطنت با این شیوه موفقیتی بدست آورند.
پاسخحذف